استریم غیرمتمرکز ویدئو؛ روش‌های پیاده‌سازی، استراتژی‌ها و چالش‌های پیش‌رو

استریم غیرمتمرکز ویدئو؛ روش‌های پیاده‌سازی، استراتژی‌ها و چالش‌های پیش‌رو

فناوری بلاک چین امروزه در زمینه های مختلف مورد استفاده قرار گرفته است. یکی از کاربردهای این فناوری ارائه خدمات پخش غیرمتمرکز ویدئو است که در این مقاله قصد داریم نگاهی کامل به این موضوع داشته باشیم.

فناوری بلاک چین امروزه در زمینه های مختلف مورد استفاده قرار گرفته است. یکی از کاربردهای این فناوری ارائه خدمات پخش غیرمتمرکز ویدئو است که در این مقاله قصد داریم نگاهی کامل به این موضوع داشته باشیم.

  • فناوری بلاک چین امروزه در زمینه های مختلف مورد استفاده قرار گرفته است. یکی از کاربردهای این فناوری ارائه خدمات پخش غیرمتمرکز ویدئو است که در این مقاله قصد داریم نگاهی کامل به این موضوع داشته باشیم.

    شاید این سوال برای بسیاری از ما این باشد که چه چیزی منجر به پذیرش جریان اصلی فناوری بلاک چین شد. این فناوری را می توان در زمینه های مختلفی مانند ارز، فین تک، حاکمیت، رسانه های اجتماعی، تبلیغات، بازی ها و غیره استفاده کرد. اما یکی از جالب ترین کاربردهای بلاک چین، پخش ویدئو است. بازار به خوبی تثبیت شده است و بسیاری از ارائه دهندگان خدمات در سراسر جهان اکنون خدمات پخش ویدیو را به کاربران خود ارائه می دهند. علاوه بر این، صنعت استریم روزانه میلیون ها کاربر دارد و مدل های تجاری آن به خوبی درک شده است.

    طبق وبلاگ زوکاما، علاقه مندان به بلاک چین نگاهی دقیق به غول های پخش آنلاین مانند یوتیوب، نتفلیکس و شبکه های تحویل محتوا (CNDs) انداخته اند تا نقایص این سرویس ها را شناسایی کنند. کمبودهایی که این افراد معتقدند از طریق تمرکززدایی و بلاک چین برطرف خواهد شد. این افراد پلتفرم های جایگزینی را برای بهبود خدمات پخش ویدئو پیشنهاد کرده اند.

    پخش ویدئوی غیرمتمرکز، علاوه بر پتانسیل اصلی آن برای ارائه محتوای ویدئویی، به دلیل برخی از ویژگی های کلیدی این فناوری، از جمله قدرت پردازش توزیع شده، قابلیت مقایسه، تراکنش های کوچک، امنیت، حریم خصوصی، عملکرد و راحتی، عموماً یک مطالعه موردی عالی برای بلاک چین است. از استفاده، حاکمیت، مدیریت محتوا، مدیریت صحیح و تبلیغات استفاده می کند.

    نمای کلی پروژه‌ها

    نمای کلی پروژه‌ها

    امروزه چندین سرویس پخش ویدئو غیرمتمرکز برای رقابت با یوتیوب و نتفلیکس در دسترس هستند. این پلتفرم ها عبارتند از LBRY، Bitcoin، Flexo، Violi، VideoQueen، Theta، LivePier و Viuly. هدف از این خدمات ارائه یک شبکه ویدئویی غیرمتمرکز به عموم مردم است.

    البته هدف از این پروژه ها ایجاد رتبه بندی و واجد شرایط بودن ارزش هر پروژه نیست، زیرا اکثر پلتفرم ها در مراحل اولیه توسعه هستند. همچنین مدت زیادی از راه اندازی وب سایت اختصاصی برخی از این خدمات نمی گذرد. برخی از این پروژه‌ها جلوتر از رقبا هستند و نمونه‌های اولیه پلتفرم خود را در دسترس کاربران قرار داده‌اند، اما هنوز افراد کمی از آنها به عنوان یک سرویس پخش آنلاین ویدیو استفاده می‌کنند. همچنین، گزینه های محتوای ارائه شده در این پلتفرم ها در حال حاضر محدود است.

    وایت پیپر برخی از این پروژه ها را شرح می دهد که قبل از رسیدن به محصول مورد نظر چندین مرحله را طی می کنند. در نسخه اول، این سرویس ها قصد دارند از پلتفرم بلاک چین موجود یا قراردادهای هوشمند استفاده کنند. با این حال، الزامات فنی برای خدمات غیرمتمرکز استریم ویدئو، توسعه دهندگان را بر آن داشته تا در نهایت بلاک چین خود را توسعه دهند، یا حداقل بلاک چین های موجود را برای نیازهای خود بهینه کنند.

    توسعه پلتفرم‌های پخش ویدئوی غیرمتمرکز هنوز راه درازی در پیش دارد، اما شباهت‌ها و تفاوت‌های بین این سرویس‌ها از قبل قابل بررسی است.در قسمت بعدی مقاله به بررسی اکوسیستم های موجود می پردازیم که شامل موارد فنی آن نیز خواهد بود. سپس اجرای پلتفرم‌های پخش ویدئو غیرمتمرکز را بررسی کرده و معماری‌ها و استراتژی‌های مختلف را با هم مقایسه می‌کنیم. در نهایت به بررسی چالش های موجود در این حوزه و بررسی موانع موجود می پردازیم.

    قبل از شروع بحث باید اشاره کنیم که توضیحات ارائه شده در وایت پیپر این پروژه ها به عنوان مرجعی برای نوع عملکرد و قابلیت های این خدمات در نظر گرفته شده است.

    نوع عملکرد و قابلیت‌ها

    همچنین مراجعه به پروژه ها به معنای تایید آنها نیست. به همین دلیل، اگر تصمیم به سرمایه گذاری در یکی از این پلتفرم ها دارید، باید تحقیقات لازم را از قبل در مورد آن انجام دهید و با مسئولیت خود سرمایه گذاری کنید.

    اکوسیستم‌های موجودِ پخش ویدئو غیرمتمرکز

    اکثر پروژه‌های غیرمتمرکز پخش ویدئو به نقص‌ها، بی‌عدالتی‌ها و ناکارآمدی‌ها در صنعت فعلی پخش ویدئو اشاره می‌کنند. تمام پلتفرم های پخش ویدئو غیرمتمرکز برای حل این نوع مشکلات طراحی شده اند. تحلیل این نوع پروژه ها بسیار شبیه به هم بوده و در حال حاضر نمی توان تفاوت چشمگیری بین آنها مشاهده کرد. بنابراین، اکنون فرض می‌کنیم که تمام پلتفرم‌های پخش ویدئو غیرمتمرکز یک هدف را دنبال می‌کنند. این پلتفرم ها بزرگترین مشکلات صنعت جاری پخش ویدئو را شناسایی کرده اند که در ادامه به آنها اشاره خواهیم کرد.

    متمرکز بودن

    متمرکز بودن

    انحصار

    یوتیوب 75 درصد از بازار پلتفرم پخش آنلاین ویدیو و Vimeo سهم 15 درصد از این بازار را در اختیار دارد. بنابراین فضای بسیار کمی برای رقابت در دسترس است. تسلط بر بازار به پلتفرم‌های بزرگ کنونی اجازه می‌دهد تعیین کنند تولیدکنندگان درآمد، «درآمد» تولیدکنندگان محتوا و تبلیغ‌کنندگان چگونه پرداخت می‌کنند.

    تمرکز قدرت برای گروه بسیار محدودی از تولیدکنندگان محتوا (استودیوهای بزرگ) و تبلیغ‌کنندگان با شبکه‌های پخش سنتی یا پلتفرم‌های جدیدتر مانند نتفلیکس در دسترس است.

    کیفیت محتوا

    کیفیت محتوا

    WhitePaper پروژه های غیرمتمرکز استریم ویدئویی زیادی نوشته است که هدف اصلی یوتیوب به اشتراک گذاری و توزیع ویدئوها نیست، بلکه هدف نهایی این سرویس نمایش تبلیغات است. برای رسیدن به این هدف، یوتیوب به تولیدکنندگان محتوا انگیزه می دهد تا ویدیوهای بیشتری را در این پلتفرم ارسال کنند و در نتیجه غول پخش آنلاین ویدیو فرصت بیشتری برای نمایش تبلیغات به بینندگان خواهد داشت. این شرایط باعث کاهش کیفیت ویدئوهایی شده که تبلیغات روی آن ها نمایش داده می شود، زیرا قطعا افرادی که به صورت روزانه ویدئوهای خود را در یوتیوب آپلود می کنند، زمان کافی برای بهبود کیفیت نخواهند داشت.

    از سوی دیگر، محتوایی که تولید آن بیشتر طول می‌کشد ممکن است به اندازه ویدیوهای دیگر قابل مشاهده نباشد. در نتیجه، تولیدکنندگان محتوا که بازدیدهای بیشتری دارند اما ویدیوهای کمتری دارند، کمتر از کسانی که ویدیوهای بیشتری ارسال می کنند، درآمد کمتری خواهند داشت.

    توزیع درآمد تبلیغاتی

    سرویس های پخش ویدئو می توانند به عنوان یک واسطه بین سازنده محتوا، بیننده (کاربر) و تبلیغ کننده عمل کنند.بنابراین تمامی افرادی که قصد استفاده از خدمات این پلتفرم ها را دارند، باید با شرایط و ضوابط این نوع خدمات موافقت کنند. سازندگان محتوا در حال حاضر گزینه‌های زیادی برای توزیع محتوای خود ندارند، بنابراین باید نرخ‌های تعیین‌شده و تحمیلی توسط سرویس‌هایی مانند YouTube را بپذیرند. این اجبار به ویژه برای تولیدکنندگان محتوا که هنوز مخاطبان زیادی پیدا نکرده اند بسیار محسوس است و در نتیجه یوتیوب می تواند شرایط سرویس خود را یک شبه تغییر دهد یا مثلاً 60 درصد از درآمد تبلیغاتی حاصل از پخش یک ویدیو را برای خود تغییر دهد. دارای.

    انتخاب محتوا

    انتخاب محتوا

    منبع محتوا در پلتفرم هایی مانند YouTube و Video غیرمتمرکز است. با استفاده از یک پلتفرم ویدیوی آنلاین، حتی با توزیع ناعادلانه درآمد، همه دارندگان گوشی های هوشمند می توانند ویدیوی مورد نظر خود را آپلود کرده و در سراسر جهان در دسترس همه کاربران قرار دهند. دیگر پلتفرم‌های توزیع محتوا، مانند تلویزیون‌های سنتی یا خدماتی مانند Hulu و Netflix، عملاً برای سازندگان محتوا در دسترس نیستند. نتفلیکس اکنون در حال تبدیل شدن به یک استودیو مدرن است که دسترسی به گزینه های خارجی را محدود می کند زیرا این پلتفرم اکنون کنترل کامل بر اکثر محصولات خود دارد.

    انتخاب یک روزنامه نگار یا راوی معروف می تواند ابزار بسیار قدرتمندی برای کنترل افکار عمومی باشد.

    در حال حاضر، انتخاب محتوا در بخش قابل توجهی از صنعت پخش ویدئو در دست تعداد کمی از افراد مسئول است. این نوع خدمات امکان توزیع محتوا را به استودیوهای بزرگ، روزنامه نگاران و مجریان می دهد.

    ترویج یک دیدگاه خاص، جلوگیری از انتشار برخی ایده ها یا حتی سانسور و همچنین انتخاب روزنامه نگار شناخته شده در کنار محتوای سرگرم کننده می تواند ابزار بسیار قدرتمندی برای کنترل افکار عمومی باشد.

    پروژه‌ها و پلتفرم‌های پخش ویدئو غیرمتمرکز به هر کسی در صنعت تولید محتوا این امکان را می‌دهد که مستقیماً با بازار ارتباط برقرار کند تا نرخ‌ها، توزیع درآمد، انتخاب محتوا، مدل‌های تبلیغاتی و موارد دیگر را ایجاد کند. علاوه بر این، یک زیرساخت غیرمتمرکز ایمن تر است و بسته شدن یا سانسور آن دشوارتر است.

    نیازهای زیرساختی در حال رشد

    نیازهای زیرساختی در حال رشد

    استانداردها و دستگاه‌ها

    اقتصاد تنها جنبه ای نیست که پلتفرم های پخش غیرمتمرکز به دنبال بهبود آن هستند. حجم عظیم تولید محتوای دیجیتال، همراه با بهبود استانداردهای نمایشگر مانند 4K، 8K و واقعیت مجازی، و همچنین تعداد روزافزون دستگاه هایی که باید از این نوع محتوا پشتیبانی کنند، منجر به نیازهای نمایی در زیرساخت و پهنای باند شده است. رشد.

    مقیاس‌پذیری

    پلتفرم‌های فعلی پخش ویدئو باید سرمایه‌گذاری هنگفتی روی زیرساخت‌های خود انجام دهند تا بتوانند ویدیوی با کیفیت (ویدئوی آنلاین یا VOD) را در دستگاه‌های مختلفی مانند تلویزیون، تلفن‌های هوشمند، تبلت و رایانه ارائه دهند تا بتوانند کدگذاری، ذخیره‌سازی و محتوا را انجام دهند. در حال پردازش. شبکه های توزیع محتوا (CDN) در حال حاضر این سرویس گران قیمت را ارائه می دهند، اما این مدل چقدر می تواند مقیاس پذیر باشد؟ یک CDN غیرمتمرکز می تواند ظرفیت بیشتری نسبت به CDN سنتی ارائه دهد و علاوه بر این، قدرت پردازش و ذخیره سازی بالاتری دارد.

    افراد نباید در خانه‌های شیشه‌ای سنگ پرتاب کنند

    با این حال، پروژه های بلاک چین به دلیل عدم مقیاس پذیری در صنعت توزیع ویدئو، پیشرفت قابل توجهی خواهند داشت. فرض کنید در چند سال آینده، پهنای باند مورد نیاز برای ارائه خدمات با کیفیت از ظرفیت شبکه های توزیع محتوای سنتی فراتر خواهد رفت. تا آن زمان، انتظار می رود فناوری بلاک چین مشکل مقیاس پذیری را در این زمینه حل کند.

    اگرچه این موارد فعلاً تئوری باقی می مانند، اما جذابیت موضوع قطعاً بسیار زیاد است. تبدیل بسیاری از گره های شبکه های بلاک چین به بخش فعال اکوسیستم ایده بسیار جالبی است. این نوع زیرساخت با افزایش اندازه قدرتمندتر و کارآمدتر می شود. علاوه بر این، تقسیم منصفانه منافع مالی در بین تمامی تولیدکنندگان محتوا موضوع بسیار مهمی است. ممکن است راه زیادی در پیش باشد تا شبکه‌های بلاک چین بتوانند شبکه‌های توزیع محتوا را با شبکه‌های موجود جایگزین کنند، اما ارزش پیگیری را دارد.

    پیاده‌سازی پلتفرم‌های ویدئویی غیرمتمرکز

    پیاده‌سازی پلتفرم‌های ویدئویی غیرمتمرکز

    قبلاً توضیح داده‌ایم که تعدادی از پروژه‌های بلاک چین کاستی‌های عمده‌ای را در صنعت جاری پخش ویدیو شناسایی کرده‌اند. در حالی که همه پروژه‌ها تحلیل یکسانی از توزیع ناعادلانه درآمد، تمرکز قدرت و تصمیم‌گیری دارند، ما شاهد رویکردهای متفاوتی برای راه‌حل‌های پیشنهادی برای این مشکلات هستیم. هر یک از پروژه‌های مربوط به پخش ویدئوی غیرمتمرکز بر روی بخش متفاوتی از زنجیره پلتفرم پخش ویدئو متمرکز است، از جمله رمزگذاری، پخش زنده، VoD، ذخیره‌سازی، تحویل محتوا و موارد دیگر.

    در جدول زیر می توانید مقایسه ای بین تمرکز فعالیت های پروژه پخش ویدئو غیرمتمرکز را مشاهده کنید.

     استریم غیرمتمرکز ویدئو

    بلاک‌چین

    بلاک‌چین

    تمام پروژه های ذکر شده در این مقاله بر اساس فناوری بلاک چین هستند، اما دو رویکرد اصلی برای عملکرد این پلتفرم ها وجود دارد. اولین رویکرد استفاده از یک بلاک چین یا پلت فرم قرارداد هوشمند مانند اتریوم یا RSK است. پلتفرم هایی مانند Theta، Livepeer، Flixxo و Viuly از قراردادهای هوشمند اتریوم برای ثبت تراکنش های خود استفاده می کنند. جالب است بدانید که برخی از پروژه‌ها تا حدودی بلاک چین «آگنوستیک» خواهند بود. این می تواند یک ویژگی تعیین کننده باشد، و توانایی اتخاذ سریع یک پلت فرم قرارداد هوشمند احتمالاً یک مزیت رقابتی در این صنعت در حال رشد است.

    از سوی دیگر، پلتفرم هایی مانند Video Coin، BitTube، LBRY، و Viewly در حال توسعه بلاک چین خود هستند تا ایجاد ویژگی های جدید مورد نیاز برای استقرار یک شبکه توزیع غیرمتمرکز ویدئو را کنترل کنند.

    بلاک چین های جدیدی برای مدیریت نقشه های پردازشی مختلف که سیستم های اجتماعی جدید نیاز دارند ایجاد شده اند.به همین دلیل امروزه علاوه بر سیستم های اثبات کار (PoW) و اثبات سهام (PoS) شاهد ظهور سیستم هایی مانند اثبات ذخیره سازی، اثبات قابلیت بازیابی، اثبات رمزگذاری و … هستیم. برای همه شرکت کنندگان جوایزی در قالب سکه ارز دیجیتال برای آنها ارسال می شود. جالب اینجاست که به دنبال تکامل این نوع پلتفرم ها، مشخص می شود که آنها روش های جایگزین دیگری برای کسب سکه ارائه می دهند که در آن هر کاربر یا گره می تواند نقش خود را مشخص کند.

    پردازش محتوا: پخش زنده و VoD

    پخش زنده و VoD

    اگرچه توزیع پروژه‌ها به وضوح نامتعادل است، اما با افزایش تمرکز پلتفرم‌ها بر محتوای ذخیره‌شده، الزامات فنی برای این محتوا، بر خلاف محتوای زنده، به یک تفاوت اصلی بین آنها تبدیل می‌شود. سیستم‌های پخش ویدیو به یک اکوسیستم بسیار تخصصی و بسیار پردازشی نیاز دارند تا محتوای آنی را به فرمت‌های مختلف تبدیل کند تا در همه دستگاه‌ها اجرا شود. اکوسیستمی که در حال حاضر بر روی پلتفرم هایی مانند Theta، LivePair و VideoQueen یافت می شود.

    لازم به ذکر است که LivePire تنها پروژه ای است که فقط بر روی پخش زنده تمرکز دارد و هیچ گزینه ذخیره سازی ارائه نمی دهد. در حال حاضر پلتفرم هایی که هدف اصلی آنها پشتیبانی از محتوای ذخیره شده و زنده است در اولویت هستند.

    با نگاهی به پروژه های فعال در زمینه VoD مشخص می شود که این نوع پلتفرم ها از یک فایل سیستم توزیع شده مانند (P2P) استفاده می کنند. این پروژه ها شامل Swarm، IPFS، BitTorrent است. VideoQueen تنها پروژه ای است که سیستم ذخیره سازی فایل سوناتا خود را توسعه داده است. البته سوناتا یک سیستم HDFS چنگالی است.

    فرانت اِند (Front End)

    با Front End، می توانید به قابلیت های پخش کننده و سیستم مرور محتوا در یک پلت فرم اشاره کنید. ارائه چارچوب مورد نیاز توسعه‌دهندگان برای توسعه برنامه‌های غیرمتمرکز (DApps) یا ارائه راه‌حل‌هایی به کاربران، دومین تمایز کلیدی بین پروژه‌های توزیع محتوای غیرمتمرکز است.

    در یک پروژه چارچوب، بینندگان و تبلیغ‌کنندگان باید به جای تولیدکنندگان محتوا، بر جذب توسعه‌دهندگان تمرکز کنند.

    البته هر پروژه ای دارای نوعی پیشرفت است، اما برخی از پلتفرم ها تلاش خود را بر ایجاد یک چارچوب یا پروتکل متمرکز می کنند و از این طریق به پروژه های خارجی که بر اساس آن ساخته شده اند، تکیه می کنند. این امر مستلزم چندین مرحله در استراتژی ورود به بازار است. علاوه بر این، مشاغل باید تشویق شوند تا از این پلتفرم استفاده کنند. بینندگان و تبلیغ کنندگان باید به جای تولید محتوا بر روی جذب توسعه دهندگان تمرکز کنند. در این توسعه دهنده، به معنای هر کسی است که از پلتفرم برای ساخت محصولات خود استفاده می کند. این شخص می‌تواند یک علاقه‌مند به بلاک چین یا دانشجویی باشد که روی یک پروژه دانشگاهی کار می‌کند یا یک غول فناوری که به دنبال ورود به صنعت بلاک چین است. نکته اصلی این است که یوتیوب، نتفلیکس و سایر پلتفرم های موجود مطمئناً در این شرایط به فناوری بلاک چین روی خواهند آورد.

    همه پروژه‌هایی که در این مقاله پوشش داده‌ایم در حال برنامه‌ریزی برای تبدیل شدن به پلتفرم‌های منبع باز هستند و همانطور که انتظار می‌رود، پروژه‌های چارچوبی مانند LivePair، VideoQueen، Theta و LBRY یک API توسعه‌دهنده ارائه می‌دهند.با این حال، دیدن پروژه هایی که هنوز API در اختیار توسعه دهندگان قرار نداده اند نیز جالب است. این نشان می‌دهد که پروژه‌های مذکور به افراد یا شرکت‌های ثالث اجازه دسترسی به پلتفرم خود را نمی‌دهند و بنابراین جستجو یا مشاهده محتوای این سرویس‌ها تنها با استفاده از اپلیکیشن رسمی آن‌ها امکان‌پذیر خواهد بود، مشروط بر اینکه کد منبع در صورت ساخت این پلت‌فرم‌ها عمومی، می توان از آنها برای ایجاد نسخه های اصلاح شده پلتفرم ها استفاده کرد و مدل جدیدی از آن پلتفرم ها را با رابط API در دسترس دیگران قرار داد.

    تبلیغات و پرداخت

    LivePire، BitTube، Violin و LBRY تصمیم گرفته اند که سیستم تبلیغاتی را مستقیماً روی پلتفرم خود اجرا نکنند. البته سازنده محتوا در این سرویس ها می تواند هر نوع تبلیغی را به دلخواه روی ویدیوی خود قرار دهد. اما اینکه چه محصولاتی را می توان روی چه محتوایی تبلیغ کرد توسط شخصی که ویدیو را آپلود می کند تعیین می کند. نرخ مشارکت در این روش بیشتر از پلتفرم‌های توزیع ویدیوی سنتی است.

    در مدل‌های دیگری که پلتفرم با تبلیغات سروکار ندارد، تبلیغ‌کنندگان باید مستقیماً با کانال‌ها یا تولیدکنندگان محتوا ارتباط برقرار کنند. این روش احتمالاً تبلیغات را متمرکزتر می کند. از آنجایی که تبلیغ کنندگان بیشتر نگران ارائه دهندگان محتوای بزرگ هستند، دسترسی به درآمدهای تبلیغاتی از این طریق برای سازندگان محتوای کوچکتر دشوارتر است.

    هدف پلتفرم های غیر تبلیغاتی استفاده از ارزهای دیجیتال یا سکه های دیجیتال برای این پلتفرم ها به جای تشویق افراد و شرکت ها به انجام تبلیغات موقت است.

    البته، بیت کوین در اینجا یک استثنا جالب است. زیرا در این پلتفرم، بینندگان هنگام تماشای ویدیو با هش کردن توسط آپلودکننده محتوا، هزینه محتوا را پرداخت می‌کنند.

    سرویس‌های تبلیغاتی فعال مانند VideoQueen، Theta، Flexo و Viuly قصد دارند از پتانسیل بلاک چین برای استفاده از یک مدل تبلیغاتی جدید در صنعت توزیع ویدیو استفاده کنند. تبلیغات در بلاک چین به خودی خود یک مسئله است و می تواند ویژگی های جالبی را برای صنعت به ارمغان بیاورد. پاداش دادن به بینندگان برای مشاهده تبلیغات و شفافیت بیشتر در مورد تعداد دقیق بازدید از تبلیغات یکی از مزایای استفاده از فناوری بلاک چین در تبلیغات آنلاین است.

    خلاصه‌‌‌ی بحث

    خلاصه‌‌‌ی بحث

    تجزیه و تحلیل و یکپارچه سازی اطلاعات در مورد پروژه های چند بعدی بسیار پیچیده است. با چهار بخش ذکر شده در این مقاله (بلاک چین، پردازش، فرانت اند و تبلیغات)، جایگاه برخی از پیشنهادات آتی در بازار مشخص می شود. اما همانطور که به جزئیات بیشتری در مورد هر پروژه می پردازیم، چیزهای بیشتری برای یادگیری، تجزیه و تحلیل و مقایسه وجود دارد. همچنین می‌توان فرض کرد که تیم‌هایی که در زمینه پلتفرم‌های غیرمتمرکز استریم ویدئو کار می‌کنند هنوز راه درازی در پیش دارند و این بدان معناست که فناوری مورد بحث، حوزه بسیار فعال و هیجان‌انگیزی برای پیگیری است.

    دو بعد اصلی برای طبقه بندی یک پروژه توزیع ویدئوی غیرمتمرکز وجود دارد:

    محتوای زنده در مقابل محتوای ذخیره شده

    تمرکز روی Back End درباره تمرکز بر روی Back End

    احتمالاً با تکامل پروژه‌ها این موضوع تغییر می‌کند و می‌توانید منتظر بروزرسانی‌هایی باشید که ویژگی‌ها را از زوایای مختلف نگه می‌دارند.

    چالش‌ها

    چالش‌ها

    چالش های ویدئویی غیرمتمرکز

    هدف پلتفرم های ویدئویی غیرمتمرکز تغییر بازار توزیع ویدئو است. برای بررسی چرایی و چگونگی دستیابی این خدمات به این هدف، باید مشکلات و چالش های پیش رو را بررسی کنیم.

    در واقع، تعدادی از چالش‌های فنی و تجاری عمده برای موفقیت پروژه‌های توزیع ویدئو غیرمتمرکز وجود دارد. این پلتفرم ها نیاز به استقرار زیرساخت هایی دارند که با زیرساخت های پلتفرم های قبلی متفاوت است. این پروژه ها همچنین باید یک اکوسیستم کامل ایجاد کنند که علاوه بر بینندگان، استخراج کنندگان، تبلیغ کنندگان، تولیدکنندگان محتوا و توسعه دهندگان در آن مشارکت داشته باشند.

    در اینجا هشت مورد از چالش های پیش روی این پلتفرم ها آورده شده است. این چالش‌ها با تمرکز ویژه بر صنعت ویدیوی غیرمتمرکز شناسایی شده‌اند و به طور کلی بینش خوبی در مورد فناوری بلاک چین ارائه می‌کنند.

    ۱پیش به‌سوی بازار

    یک استراتژی “بازار آینده” برای هر محصول یا خدمات جدید یک عامل حیاتی برای موفقیت است. یک کسب و کار باید جذاب باشد و کاربران را به دانستن بیشتر، اعتماد و در نهایت استفاده از آن محصول یا خدمات تشویق کند.

    یک پروژه ویدئویی غیرمتمرکز برای موفقیت باید یک اکوسیستم کامل از استخراج‌کنندگان، توسعه‌دهندگان، تولیدکنندگان محتوا، بینندگان و تبلیغ‌کنندگان ایجاد کند. در نهایت همه این افراد باید در پروژه مشارکت داشته باشند. با این حال، هر پروژه رویکرد متفاوتی برای ورود به بازار دارد و در ابتدا می‌تواند به دلایل فنی، مالی یا حتی تاکتیکی تنها بر روی زیر مجموعه‌ای از اکوسیستم تمرکز کند.

    پیروزی بر تولیدکنندگان و بینندگان نبردی سخت و سرنوشت ساز است. پلتفرم‌ها اغلب انگیزه‌هایی را برای تولیدکنندگان محتوا فراهم می‌کنند تا آنها را تشویق کنند تا محتوای خود را بر اساس این پروژه‌ها ارسال کنند.

    اگرچه بینندگان و تولیدکنندگان محتوا برای موفقیت این پلتفرم‌ها بسیار مهم هستند، تمرکز ما بر روی نسل بعدی سرویس‌های پخش صفحه عریض است. اگر در نظر بگیریم که تبلیغ‌کنندگان بینندگان را دنبال می‌کنند و بینندگان تولیدکنندگان محتوا را دنبال می‌کنند، می‌توان فهمید که چرا بسیاری از استراتژی‌های بازاریابی Word عمدتاً بر تولیدکنندگان محتوا متمرکز هستند.

    پیش به‌سوی بازار

    یکی دیگر از میدان های نبرد در این زمینه، رقابت برای تبدیل شدن به یک پلت فرم مورد علاقه توسعه دهندگان خواهد بود. اجرای چندین برنامه غیرمتمرکز بر روی یک پلتفرم مطمئناً مزایای زیادی را به همراه خواهد داشت و همچنین راه خوبی برای افزایش تعداد کاربران است. جامعه ای از توسعه دهندگان فعال، نوآوری را با تکامل پلت فرم تضمین می کند.

    بیان استراتژی ورود به بازار پیرامون توسعه دهندگان به این معنی است که یک پلتفرم به تنهایی راه اندازی نمی شود. برای اثبات ارتباط فنی پروژه ها، باید حداقل یک نمونه اولیه با استفاده از پلتفرم اجرا شود تا توسعه دهندگان بیشتری جذب شوند. ما می‌توانیم نمونه‌هایی از این را در پروژه‌های Theta و LivePair و همچنین VideoQueen ببینیم که به ترتیب با SLIVER.tv، Livepeer.tv و Live Plannet راه‌اندازی شدند. در این مورد، اولین نسخه کاربر محور پلتفرم های ویدئویی غیرمتمرکز، یک موجودیت فرعی است که اکثر کارمندان آن را به اشتراک می گذارند. این شروع خوبی است، اما موفقیت واقعی این استراتژی تنها در صورتی حاصل خواهد شد که توسعه دهندگان شخص ثالث از این پلت فرم برای ساخت برنامه های غیرمتمرکز استفاده کنند.

    تمرکز روی ماینرها

    از آنجایی که مکانیسم تشویقی به عنوان یک اصل تامین مالی در بلاک چین تعبیه شده است، می توان فرض کرد که برای رشد زیرساخت های غیرمتمرکز کسب و کار نیازی به تلاش اضافی نیست. اگر پیاده‌سازی قوی و پاداش‌ها منصفانه باشد، یک پلتفرم مبتنی بر بلاک چین با افزایش پهنای باند، نیازهای ذخیره‌سازی و پردازش، ماینرها را جذب می‌کند و به طور معمول رشد می‌کند.

    میانبر

    میانبر

    مشارکت با یک پلتفرم متمرکز می تواند به عنوان میانبر به بازار استفاده شود. به عنوان مثال، فرض کنید Vimeo یا Dilimushin تصمیم دارند از فناوری بلاک چین استفاده کنند یا یکی از پلتفرم های غیرمتمرکز موجود را اتخاذ کنند. این فورا اعتبار، محتوا و کاربران را به پلتفرم می‌آورد. این روش می تواند به عنوان راه حلی برای ایجاد یک اکوسیستم فوری مورد استفاده قرار گیرد. ترکیب پلتفرم‌های متمرکز موجود با پلت‌فرم‌های غیرمتمرکز دور از ذهن نیست، زیرا بسیاری از پروژه‌های ویدئویی غیرمتمرکز، مانند Flexo، یک گزینه برچسب سفید را ارائه می‌دهند. این بدان معنی است که چنین ادغامی از نظر فنی امکان پذیر است. در حالی که این برای شرکت‌های کوچک‌تر جذاب است، تصور اینکه یوتیوب به‌عنوان پلتفرم شماره یک جهان به زودی به سمت بلاک چین حرکت کند، کمی سخت است.

    ۲- پذیرندگان اولیه

    پذیرندگان اولیه

    پلتفرم‌ها ترجیح می‌دهند رهبران فکری محبوب YouTube را جذب کنند تا توجه کل بازار را به همراه طرفداران بزرگ یا استودیوهایی که محصولات اصلی خود را بر روی پلتفرم‌های غیرمتمرکز ارائه می‌کنند، جلب کنند. بیشتر پروژه ها احتمالاً سعی دارند با ارائه دهندگان محتوای محبوب سروکار داشته باشند.

    یک پلت فرم ضد سانسور همچنان به دنبال جذب تولیدکنندگانی است که به رسانه های اصلی توزیع دسترسی ندارند. ممکن است محتوای این تولیدکنندگان در پلتفرم های دیگر سانسور یا حتی ممنوع شده باشد. در حالی که میزبانی محتوای سانسور شده توسط ستم سیاسی ممکن است کار درستی به نظر برسد، برخی از محتواها می توانند بسیار مفید باشند.آیا همه پلتفرم ها حاضر به پذیرش محتوایی هستند که حتی در سایت های بزرگسالان نیز پذیرفته نمی شود؟

    این احتمالاً پلتفرم را به یک سرویس توزیع ویدیوی زیرزمینی تبدیل می کند که شروع به کار کند. درست مانند زمانی که فعالیت بیت کوین فقط به دارکوب ها و مشاغل مجرمانه نسبت داده می شد.

    در نهایت ممکن است خدماتی به عنوان «اولین گیرنده معتبر» وجود نداشته باشد، اما ارتباط این پروژه ها باید با دقت انجام شود. یک پلتفرم عمومی باز و مقاوم در برابر سانسور مطمئناً محتوای بسیار متنوعی را جذب خواهد کرد که منجر به انتقاد از آن پلت فرم خواهد شد.

    ۳- تعدیل محتوای غیرمتمرکز

    تعدیل محتوای غیرمتمرکز

    یکی از بحث‌های اصلی در راه‌حل‌های ویدئویی غیرمتمرکز این است که محتوا در این نوع خدمات قابل سانسور نیست. با این حال، یک پلت فرم ویدئویی بلندپروازانه برای تبدیل شدن به یک راه حل جهانی باید از این واقعیت آگاه باشد که برخی از ویدئوها ممکن است برای همه بینندگان مناسب نباشند یا مشمول قانون کپی رایت باشند. همچنین ممکن است برخی از محتواها کاملاً غیرقانونی باشند.

    اصلاح محتوا ضروری است، به خصوص زمانی که بازار هدف پلتفرم ها جهانی باشد. این بدان معناست که محتوا برای همه سنین، همه کشورها، همه فرهنگ ها و همه مذاهب در دسترس خواهد بود. بنابراین، برای اصلاح محتوا، ابزارهایی باید در اختیار برخی از شرکت کنندگان پروژه قرار گیرد تا محتوا را اصلاح کنند. البته همین ابزارها می توانند باعث سانسور ناعادلانه برخی مطالب نیز شوند. در اینجا سوالات زیادی مطرح خواهد شد که به چند نمونه از آنها اشاره می کنیم.

    • اعتدال کیست یا چیست؟
    • چگونه این گروه یا فرآیند با هم تطابق دارد؟
    • چه اقداماتی می توان انجام داد؟ برچسب گذاری مجدد محتوا؟ محتوا حذف شود؟ ممنوعیت کاربر؟
    • این اقدامات توسط چه کسی و چگونه ممکن است ایجاد شود؟

    گروه های زیادی در یک پلتفرم عمومی باز و غیرمتمرکز وجود دارند و فرآیند اصلاح محتوا باید برای همه آنها انجام شود. این امر مشکلاتی را برای مدیریت بلاک چین های عمومی ایجاد می کند که هنوز یکی از بزرگترین چالش ها در صنعت است.

    با توجه به چالش‌های بسیار دیگری که پروژه‌های ویدئویی غیرمتمرکز با آن مواجه هستند، می‌توان فرض کرد که اکثر پروژه‌ها در آینده قابل پیش‌بینی هستند و هر کدام با تمرکز خاصی در فرآیند ویرایش محتوا به کار خود ادامه می‌دهند. تا آن زمان نمی توان پلتفرم های مذکور را در برابر سانسور مقاوم دانست.

    ۴- تجربه کاربری

    تجربه کاربری

    اکثر مردم زمانی که اوقات فراغت بدون استرس دارند از رسانه هایی مانند موسیقی، کتاب و ویدئو استفاده می کنند. کلید موفقیت در صنعت چند رسانه ای این است که اطمینان حاصل شود که می توان از آن بسیار آسان و سریع استفاده کرد.

    می توان ادعا کرد که «سهولت استفاده» حتی از کیفیت محتوا نیز ارزشمندتر است. برای لحظه ای تصور کنید که به دنیای کارمایی ارل منتقل شده اید. آیا این بینندگان به مسائل فنی پشت سرویس های پخش ویدئو توجه می کنند؟ به عنوان مثال، این پلتفرم از چه بلاک چینی استفاده می کند؟

    تجربه کاربری فعلی هر یک از پروژه های بلاک چین هنوز به هدف این پلتفرم ها نرسیده است.کاربر معمولی غیر فنی از درگیر شدن با پلتفرمی که از او می‌خواهد یک آدرس 40 کاراکتری، کلیدهای عمومی و خصوصی یا توکن‌ها را مدیریت کند، اجتناب می‌کند.

    یکی دیگر از چالش‌های پلتفرم‌های پخش ویدئوی غیرمتمرکز این است که تجربه کاربری آنها باید مشابه پلتفرم‌های جریان متمرکز فعلی باشد. پلتفرم های غیرمتمرکز باید اطمینان حاصل کنند که تجربه کاربری آنها تا حد امکان آسان و ساده است.

    ۵- مرور محتوا و پیشنهادها

    مرور محتوا و پیشنهادها

    مدیریت داده های شخصی و حفظ حریم خصوصی جایی است که بلاک چین فرصت درخشش را پیدا می کند. در نسخه های اولیه پلتفرم های غیرمتمرکز احتمالاً کاربران هیچ اطلاعاتی دریافت نخواهند کرد، اما جالب است که با ارائه برخی اطلاعات اولیه در مورد پلتفرم، پیشنهادات درستی به بینندگان داده شود. مزیت بلاک چین در این زمینه این است که به کاربران اطمینان داده می شود که از اطلاعات آنها سوء استفاده نمی شود.

    مدیریت داده های شخصی در بلاک چین یک زمینه بسیار هیجان انگیز است، اما ما قصد نداریم وارد جزئیات شویم.

    پلتفرم های متمرکز کنونی با استفاده از عادات کاربران، ویدیوهای دیگری را به آنها پیشنهاد می کنند و الگوریتم های پیشنهاد محتوا در این سرویس ها به بلوغ رسیده اند. بنابراین رقابت با پلتفرم‌های استارت‌آپ غیرمتمرکز در این زمینه کمی دشوار خواهد بود، زیرا این پروژه‌ها زمان می‌برد تا عادت‌ها و رفتارهای کاربران را درک کنند و از آن‌ها برای ارائه پیشنهادات درست استفاده کنند.

    ۶- عملکرد

    عملکرد

    برخی از پروژه‌های غیرمتمرکز جدید از بلاک چین فقط برای تأیید تراکنش‌های مالی بین تولیدکننده، بیننده و تبلیغ‌کننده استفاده نمی‌کنند. این پروژه ها قصد دارند یک CDN کامل برای خدمات خود ایجاد کنند. این امر مستلزم حجم زیادی از فضای ذخیره سازی توزیع شده و قدرت پردازش بالایی است تا در بلاک چین سازماندهی و هماهنگ شود. این امر به ویژه در هنگام پخش مستقیم محتوا مهم است. با توجه به محدودیت های مقیاس پروژه های فعلی بلاک چین، ظرفیت ذخیره سازی شبکه یکی از چالش های اصلی پیش روی این خدمات است.

    البته با پیشرفت فناوری بلاک چین، بسیاری از محدودیت های آن برطرف خواهد شد، اما تا آن زمان تنها می توانیم در این زمینه تئوری ارائه کنیم. نسخه های اولیه و آزمایشی برخی از پلتفرم های پخش غیرمتمرکز ویدئو از ثبات خوبی برخوردار هستند و تجربه کار با آنها را می توان امیدوارکننده دانست. اینکه چگونه مقیاس پذیری این شبکه ها با افزایش تعداد کاربران حل می شود، چیزی است که فقط در طول زمان قابل درک است.

    ۷- هزینه‌ها و مدل مالی فریمیوم

    هزینه‌ها و مدل مالی فریمیوم

    محتوای رایگان همیشه با هزینه های پنهان همراه است. به عنوان مثال، برخی از سرویس‌ها از کاربران می‌خواهند تا برخی اطلاعات شخصی یا تبلیغات اجباری را برای تماشای چند ویدیوی رایگان ارائه دهند. به این ترتیب بینندگان هزینه محتوا را به صورت غیر مستقیم پرداخت می کنند. به عبارت دیگر، ارائه دهندگان خدمات پخش ویدئو همیشه راهی برای کسب درآمد از بینندگان پیدا می کنند.

    اما در پلتفرم‌های غیرمتمرکز، این سرویس توسط کاربران دیگری اجرا می‌شود که انتظار دارند به سرعت برای قدرت پردازش، ذخیره‌سازی یا پهنای باندشان پاداش دریافت کنند.برای رقابت با پلتفرم‌های رایگان سنتی، پروژه‌های مبتنی بر بلاک چین باید به کاربران خود آموزش دهند که برای تماشای هر محتوا باید هزینه پرداخت کنند. علاوه بر این، می توان از روش هایی برای شبیه سازی مدل کسب و کار Freemium استفاده کرد.

    برخی از پروژه ها از راه حل اول استفاده کرده اند و برخی دیگر مانند BitTube پلتفرم فریمیوم را توسعه داده اند. البته گزینه سومی هم هست که شاید رایج ترین گزینه باشد. با بازگرداندن کنترل به بینندگان و توزیع بیشتر درآمد بین تولیدکنندگان محتوا، مدل تبلیغات را بهبود بخشید.

    ۸- ارزش سکه/توکن

    ارزش سکه/توکن

    پلتفرم هایی که می خواهند مدل خدمات پولی را به کار گیرند، با چالش دیگری روبرو خواهند شد. این مختص بازار توزیع ویدیو نیست و عموماً در صنعت ارزهای دیجیتال استفاده می شود. «نوسانات قیمت» یکی از مهم ترین ویژگی ها در حوزه ارزهای دیجیتال و بلاک چین است. با تغییراتی که در قیمت ارزهای دیجیتال مشاهده می کنیم، برای بینندگان دشوار خواهد بود که از قبل بدانند برای تماشای یک محتوای خاص چقدر باید بپردازند. به عنوان مثال، داشتن تعداد معینی از ارزهای دیجیتال (X) با مقدار فعلی (Y) تضمین نمی کند که کاربر می تواند برای مدت زمان معینی به محتوای (Z) دسترسی داشته باشد، زیرا ارزش ارزها این امکان را فراهم می کند. کاهش (یا افزایش) به سرعت. دیجیتال او وجود دارد.

    نوسانات قیمت نیز کار را برای آپلود کننده محتوا سخت می کند، زیرا او باید همیشه ارزش ارزهای دیجیتال تحت شبکه خود را کنترل کند تا همیشه قیمت منصفانه ای برای تماشای محتوای خود به کاربر پیشنهاد شود. هنوز مشخص نیست که او پس از ترک این سمت چه خواهد کرد. می‌توان تصور کرد که در آینده‌ای دور، اقتصاد پلتفرم‌های توزیع غیرمتمرکز ویدئو به ارزهای خارجی وابسته نباشد یا بازار ارزهای دیجیتال به یک ثبات نسبی رسیده باشد. در حال حاضر، کاربران همیشه از قیمت ارزهای فیات برای تخمین هزینه محتوای پولی ارائه شده در پلتفرم‌های پخش ویدئو غیرمتمرکز استفاده می‌کنند.

    نتیجه‌گیری نهایی

    البته، چالش‌های دیگری نیز برای پلتفرم‌های پخش غیرمتمرکز ویدئو وجود دارد که در این مقاله به آن‌ها پرداخته نشده است. این پروژه ها هنوز در مراحل اولیه توسعه هستند و شکی نیست که با توسعه بیشتر، چالش های بیشتری در مسیر آنها ایجاد خواهد شد.

    این پروژه ها بخشی از یک بازار نوپا با تعداد کمی از کاربران هستند. هیچ یک از مدل های کسب و کار تاکنون فرصت اثبات شایستگی خود را نداشته اند و فناوری های زیادی در این زمینه در حال اجراست و علاوه بر آن اقدامات زیادی در این زمینه باید تایید شود.

    می توان فرض کرد که توسعه دهندگان این نوع پلتفرم به خوبی از چالش های پیش رو آگاه هستند. حتی ممکن است که توسعه دهندگان پروژه های پخش غیرمتمرکز ویدئو از قبل راه حل هایی برای این مشکلات پیدا کرده باشند.

    امیدواریم مشکلات و چالش‌های پیش روی این پلتفرم‌ها به زودی حل شود تا شاهد روزی باشیم که از سرویس‌های پخش ویدئوی غیرمتمرکز مانند YouTube در سراسر جهان استفاده شود. نظر شما در مورد فناوری پخش ویدئو غیرمتمرکز چیست؟ آینده این بازار را چگونه می بینید؟

    میانگین امتیازات ۵ از ۵
    از مجموع ۱ رای